سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 9
کل بازدید : 37027
کل یادداشتها ها : 28
خبر مایه

موسیقی


سلام!

این روزا بارون قراره بیاد تو قلبامون...

قراره بارون بیاد و ان شا الله همه بدی ها رو بشوره و بره....

من قلمم چیز قابلی برای گفتن نداره اما اومده یه جمله ی قشنگ که توی یه سررسید شخصی خوند رو بنویسه....:

"خاک بر سر این خاک زاده که نفهمید معشوقه اش ورای خاک است..."

و اومده تا یه کمی بیشتر ببیندتون ...

چون از فردا دیگه  میرم وارد میشم...

وارد سالی که برام خیلی عزیزه...

اگه دلم آسمونی شد و بارون گرفت توش حتما سهم بارون شما رو از ابر بهار میگیرم و براتون میفرستم....

اما شمام قول بدین بیاین و اونو بگیرین و اصلا اگه یادم رفت حتما برام نظر بذارن که چرا سهم بارون مارو نمیاری....

حواستون باشه آبش زمزمه. آب بارون زمزم.اگه نخواهیدش از دستتون میره.

.نه شوخی نمیکنم...آب این بارون واقعا زمزم ه ....

مگه چشمه ی زمزم جایی جز "مهبط الوحی"ه؟

مگه وحی همون قرآن نیست؟

خوب منم همون دور و برام....

ان شا الله کنار دریا ی قرآن قراره باشیم ....

همونی که چشمه ی زمزم بش میریزه دیگه....

پس یادتون نره بیاید ا

منتظرم..

در پناه قرآن.

 

پ.ن:.

نمیدونم چرا شما نظر نمیدین؟

میدونین چقدر نظر دادنتون برام موثره؟

هروقت متن خوب میذارم و زود زود آپ میشم دلیلش فقط همینه...

 


  

خواستم همه ببینند....نامه هایم را....

اما.....

او نمیخواست....

آدم که رازهایش را به همه نمیگوید....

.

..

.

..تاحالا برایش نامه نوشته ای؟

راست بگو....نوشته ای؟

آنقدر که..........نم؟(این نقطه ها جمله بود که سانسور شدند....شرمنده ...جاهای خالی را با دانش خود تکمیل کنید)

مطلب ((او گفت ...من نوشتم ....))بالا خره آمد روی وب اما حالا که آمد خودم حذفش کردم....

آخرش را فقط میگذارم ....

آخرش که دیگر .....خیس شده بود....

نه شایدم نشده بود....

نمیدانم اما بغضش را خوب یادم هست...

:

.......................

بابا نگذار دیگر از آغوشت بروم.....من جاهلم بابا تو رو به جان ... مرا محکم تر بگیر تا نروم....

 

ببار...ببار ای ابر بهار من که هرچه بباری کم است...

ببار که اگر نباری عمــــر و جانت بر فناست.....

 

....... جان

توچقدر مهربانی!!!!!........

این همه مهر و محبت به ما میکنی و ما .....و ما با بدترین حالت ها جواب می دهیم؟....

......جان

توچقدر مهربانی!!!!!....

 

 

پ.ن:

نه.....ابر بهار شایسته ی من نیست ......اصلا شایسته ام نیست......

این نام توی روحم زار میزند .... برایش خیلی بزرگ است....

 این نام توی روحم زار میزند.....زارمیزند و مرا لو میدهد....

زار میزند و صدایش به همه میرسد....

زار میزند و اشک هایش تنم را  میسوزاند....اشکهایش شور است.....

زار میزند و اشک هایش تنم را میسوزاند....آه از آتش تندکه میسوزاند....آتش تند جهنم...

همان که نمیفهممش...

  

 

 

 


  

هرچه تلاش میکنم مطلبام نیمیاد رو وب....

و سرم هم شلوغه

ببخشید فعلا....شاید مطالبم طولانین که نمیان....

!!!!

 


  
+ سلام دوستان .طاعاتتون قبو ل و التماس دعا.چندتا سوال که میخوام لطف کنید با دقت جواب بدید:1.به نظرشما حافظ قرآن کیه ؟.2شماچه تصوری درمورد یک حافظ قران دارید3.حافظ قرآن چه وظایفی در جامعه داره؟4.شما چه انتظاراتی از اونا دارید؟




+ یه امتحان خیلی مهم دارم التماس دعا


+ با سلام.بی صبرانه منتظر شنیدن انقاداتتان در مورد متن هام هستم.






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ